بکر بن نطاحبَکْرِ بْنِ نَطّاح، ابوالوائل (د ح ۲۰۰ق/۸۱۶م) شاعر اهل یمامه است. ۱ - نسبشناسینسب او را به استناد ابیاتی از وی به عِجْل و یا حنیفه، پسران لُجَیم رسانده، و از همینرو، او را عجلی و یا حنفی خواندهاند. [۱]
ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۹، ص۷۳، به کوشش عبدالکریم ابراهیم عزباوی، بیروت، مؤسسة جمال للطباعه.
اما خطیب بغدادی او را اهل بصره میداند. ۲ - ممدوحانبه هر روی، بکر به روزگار هارونالرشید در بغداد اقامت، و در محفل ادبا آمد و شد داشت. و با مدح دولتمردان روزگار میگذراند. از ممدوحان وی در این دوران میتوان به یزید بن مَزْیَد شیبانی و مالک بن طوق، عاملان هارون اشاره کرد. بکر نسبت به ربیعه تعصب بسیار داشت و در قصاید خود به آنان فخر میکرد. اما سرانجام، یکی از همین قصاید که در مدح یزید و فخر ربیعه سروده بود، هارون را به شدت خشمگین ساخت. براساس روایتی، یزید وی را فراخواند و پس از بخشیدن دو هزار درهم از او خواست تا زمانی که هارون زنده است، خود را پنهان سازد. بخش پایانی این روایت سخت مشوش مینماید، اما در ادامه روایت که از زبان خود یزید است، چنین آمده که با درگذشت هارون و بیرون آمدن بکر از نهانگاه، یزید بار دیگر نام او را در دیوان نهاد و بر سهم او از عطا افزود. [۵]
عبدالله ابن معتز، طبقات الشعراء، ج۱، ص۲۱۷-۲۱۹، به کوشش عبدالستار احمد فراج، قاهره، ۱۹۶۸م.
[۶]
ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۹، ص۷۴، به کوشش عبدالکریم ابراهیم عزباوی، بیروت، مؤسسة جمال للطباعه.
اما میدانیم که یزید بهروزگار هارون و در ۱۸۵ق/۸۰۱م درگذشته است. ۳ - فرار از خشم هارونبه هر حال، بکر از ترس هارون از بغداد گریخت و به منطقه جبال پناه برد و ظاهراً در همین ایام، به راهزنی و شرارت روی آورد. اما شجاعت و جنگاوری او سبب شد تا با پایمردی مَعقِل بن عیسی، برادر ابودُلَف عجلی، عامل هارون در جبال به ابودلف بپیوندد و او بکر را در جرگه سپاهیان خود درآورد. [۸]
ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۹، ص۷۳، به کوشش عبدالکریم ابراهیم عزباوی، بیروت، مؤسسة جمال للطباعه.
[۹]
ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۹، ص۷۳، به کوشش عبدالکریم ابراهیم عزباوی، بیروت، مؤسسة جمال للطباعه.
از آن پس، بکر پیوسته در رکاب ابودلف بود. [۱۰]
ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۹، ص۷۳، به کوشش عبدالکریم ابراهیم عزباوی، بیروت، مؤسسة جمال للطباعه.
[۱۱]
GAS، ج۲، ص۶۲۸.
و به مدح او و برادرش معقل پرداخت. با این حال، براساس روایتی، بکر بر کاروان عاملان ابودلف تاخت و به قتل و غارت پرداخت، اما از آنجا که ابودلف خود را در تحریک او مقصر میدانست، از وی درگذشت و او را بار دیگر به بارگاه خویش فراخواند. [۱۲]
عبدالله ابن معتز، طبقات الشعراء، ج۱، ص۲۱۸-۲۱۹، به کوشش عبدالستار احمد فراج، قاهره، ۱۹۶۸م.
[۱۳]
ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۹، ص۷۳، به کوشش عبدالکریم ابراهیم عزباوی، بیروت، مؤسسة جمال للطباعه.
۴ - وفاتمنابع متقدم در ذکر تاریخ درگذشت بکر سکوت کردهاند، اما ابن کثیر [۱۴]
ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۱۰، ص۲۲۵، به کوشش احمد ابوملحم و دیگران، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
و به پیروی از او زرکلی [۱۵]
خیرالدین زرکلی، اعلام، ج۲، ص۷۱.
درگذشت وی را در ۱۹۲ق/۸۰۸م دانستهاند، ولی صفدی [۱۶]
خلیل صفدی، الوافی بالوفیات، ج۱۰، ص۱۳۹، به کوشش ژاکلین سوبله و علی عماره، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
مرگ او را حدود سال ۲۰۰ق میداند. اما اینکه ابوالفرج گفته است که بکر پس از مرگ ابودلف ۲۲۵ یا ۲۲۶ق به مالک بن علی خُزاعی، عامل راه خراسان پیوست و زیباترین اشعارش را در رثای او که به دست خوارج کشته شد، سرود. [۱۸]
ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۹، ص۷۸-۷۹، به کوشش عبدالکریم ابراهیم عزباوی، بیروت، مؤسسة جمال للطباعه.
[۱۹]
عمر فروخ، تاریخ الادب العربی، ج۲، ص۲۳۸، بیروت، ۱۹۸۵م.
نهتنها با روایتی از خطیب بغدادی مبنی بر رثای بکر به وسیله ابوالعتاهیه (د ۲۱۱ق/۸۲۶م) منافات دارد، بلکه سایر منابع نیز بدان اشارهای نکردهاند. آنچه این روایت را بیشتر مورد تردید قرار میدهد، آن است که مالک خزاعی در ۲۲۲ق/۸۳۷م، یعنی قبل از مرگ ابودلف درگذشته است. [۲۱]
حاتم صالح ضامن، شعراء مقلون، ج۱، ص۲۱۳-۲۱۴، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
[۲۲]
GAS، ج۲، ص۶۲۸.
که احتمالاً به همین علت درگذشت بکر را پس از ۲۲۲ق آورده است.۵ - جایگاه شعریبکر بن نطاح در کنار شاعران بنامی چون ابونواس، ابوالعتاهیه و بَشّار در زمره نمایندگان مکتب نوخاستگان محدثون به شمار میآید و هرچند که به مرتبت ایشان نرسیده است، با اینهمه، منابع کهن او را بسیار ستودهاند. به روزگار مأمون عباسی، او را از بهترین نوخاستگان شناختهاند. [۲۳]
ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۹، ص۱۰۸-۱۰۹، به کوشش عبدالکریم ابراهیم عزباوی، بیروت، مؤسسة جمال للطباعه.
و ابوهِفّان او را یکی از بزرگترین غزلسرایان در میان نوخاستگان دانسته است. برای تمایز وی در میان نوخاستگان به (قالی و ضامن رجوع کنید.) [۲۵]
اسماعیل قالی، الامالی، ج۱، ص۲۳۸، به کوشش محمد عبدالجواد اصمعی، بیروت، دارالکتب العلمیه.
[۲۶]
حاتم صالح ضامن، شعراء مقلون، ج۱، ص۲۱۴، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
شعر او ساده، بیآلایش، و در عین حال، استوار و آکنده از ترکیبها و تعبیرهای نیکوست و همین امر، سبب شده است تا شعر او را بستایند. [۲۸]
ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۹، ص۷۳، به کوشش عبدالکریم ابراهیم عزباوی، بیروت، مؤسسة جمال للطباعه.
و از دورترین زمانها به اشعار او در متون ادبی عرب استشهاد کنند. [۳۱]
نصرالله ابن اثیر، الجامع الکبیر، ج۱، ص۹۲، به کوشش مصطفی جواد و جمیل سعید، بغداد، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.
[۳۲]
یوسف ابن عبدالبر، بهجة المجالس و انس المجالس، ج۱، ص۱۹۲، به کوشش محمد مرسی خولی، بیروت، دارالکتب العلمیه.
[۳۳]
مسلم شیزری، جمهرةالاسلام، ج۱، ص۴۲۵- ۴۲۸، فرانکفورت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
و حتی گاه شعر او دستمایه اشعار بزرگانی چون ابوتَمّام و متنبی گردد. [۳۴]
خلیل صفدی، الوافی بالوفیات، ج۱۰، ص۲۲۱، به کوشش ژاکلین سوبله و علی عماره، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
با این حال، شعر او از گزند نقد در امان نمانده است. [۳۵]
محمد مرزبانی، الموشح، ج۱، ص۲۶۹، به کوشش محبالدین خطیب، قاهره، ۱۳۸۵ق.
۶ - محتوای شعریبکر در فنون مختلف شعر دست داشت و در فخر، حماسه، مدح، رثا، غزل و هجا هنرنمایی میکرد. در میدان مفاخره، شجاعت و جنگاوری خویش را بسیار ستوده [۳۶]
ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۹، ص۷۳، به کوشش عبدالکریم ابراهیم عزباوی، بیروت، مؤسسة جمال للطباعه.
و در زمینه حماسه ابیات او مورد توجه قرار گرفته، و استشهادهای فراوانی که در کتب حماسه به بعضی از ابیات او شده است، اهمیت او را از این دیدگاه نشان میدهد. [۳۷]
حبیب ابوتمام، دیوان الحماسه، ج۱، ص۹۰۱، با شرح خطیب تبریزی، دمشق، مکتبة النوری.
[۳۸]
احمد مرزوقی، شرح دیوان الحماسه، ج۱، ص۹۰۱، به کوشش احمد امین و عبدالسلام هارون، بیروت، دارالجیل.
[۴۰]
هبةالله ابن شجری، الحماسة، ج۱، ص۱۴۱، حیدرآباد دکن، ۱۳۴۵ق.
[۴۱]
علی بصری، الحماسة البصریة، ج۱، ص۱۶۳-۱۶۴، به کوشش مختارالدین احمد، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۷ - تغزلبکر به ۳ کس تغزل کرده است: رامشنه کنیز حنفی [۴۲]
ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۹، ص۷۴، به کوشش عبدالکریم ابراهیم عزباوی، بیروت، مؤسسة جمال للطباعه.
غلام نصرانی [۴۳]
ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۹، ص۷۵، به کوشش عبدالکریم ابراهیم عزباوی، بیروت، مؤسسة جمال للطباعه.
و از همه معروفتر، دُرّه که بیشترین غزلیات بکر به نام او سروده شده است [۴۴]
ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۹، ص۸۰، به کوشش عبدالکریم ابراهیم عزباوی، بیروت، مؤسسة جمال للطباعه.
غزل او دست مایه آوازخوانان و موسیقیشناسان بوده است. [۴۵]
ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۹، ص۸۲، به کوشش عبدالکریم ابراهیم عزباوی، بیروت، مؤسسة جمال للطباعه.
[۴۶]
حاتم صالح ضامن، شعراء مقلون، ج۱، ص۲۱۴، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
[۴۷]
عبدالسلام محمد هارون، تعلیقات بر الحیوان جاحظ، ج۳، ص۱۹۶-۱۹۷، بیروت، ۱۳۸۸ق/ ۱۹۶۹م.
اما جولانگاه اصلی هنر بکر در زمینه مدح و هجاست. وی روزگاری دراز در دربار حکام به مدیحهسرایی پرداخت و از پاداشهای بسیار آنان بهرهمند شد. او ممدوح را به نسبت جود و کرمش میستود و از همینروست که گاه با اندک تأخیر در پرداخت صله و یا ناخشنودی از میزان آن، ممدوح را آماج هجای گزنده خود میساخت. نمونه بارز آن را میتوان در مدح و هجو مالک بن طوق دید. [۴۸]
ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۹، ص۱۱۲-۱۱۳، به کوشش عبدالکریم ابراهیم عزباوی، بیروت، مؤسسة جمال للطباعه.
با اینهمه، گاه افزونطلبی شاعر، موجب رنجش ممدوح میگردید. [۵۱]
ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۹، ص۷۶، به کوشش عبدالکریم ابراهیم عزباوی، بیروت، مؤسسة جمال للطباعه.
۸ - آثار شعریبلندترین قصیده شاعر در ۹۰ بیت در مدح ابودلف است که علاوه بر جنبههای ادبی، از آن روی که شامل برخی از وقایع زندگی ابودلف از جمله جنگهای اوست، ارزش تاریخی نیز دارد. قصاید دیگر او، چنانکه گذشت، بیشتر در مدح معقل برادر ابودلف، یزید بن مزید و مالک بن طوق و نیز قُرّة بن مُحرِز حنفی که شاعر او را در کرمان مدح گفته [۵۳]
ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۹، ص۷۵، به کوشش عبدالکریم ابراهیم عزباوی، بیروت، مؤسسة جمال للطباعه.
سروده شده است. به بکر بن نطاح دیوانی نسبت ندادهاند و تنها ابن ندیم [۵۴]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۱۷۶.
به اشعار او در ۱۰۰ برگ اشاره دارد و در سالهای اخیر، حاتم صالح ضامن ۳۲۰ بیت از ابیات او را که در منابع موجود یافته، گردآورده، و براساس ترتیب حروف الفبا به چاپ رسانده است.۹ - فهرست منابع(۱) نصرالله ابن اثیر، الجامع الکبیر، به کوشش مصطفی جواد و جمیل سعید، بغداد، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م. (۲) ابن خلکان، وفیات الاعیان. (۳) محمد ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۹م. (۴) هبةالله ابن شجری، الحماسة، حیدرآباد دکن، ۱۳۴۵ق. (۵) یوسف ابن عبدالبر، بهجة المجالس و انس المجالس، به کوشش محمد مرسی خولی، بیروت، دارالکتب العلمیه. (۶) ابن کثیر، البدایة و النهایه، به کوشش احمد ابوملحم و دیگران، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م. (۷) عبدالله ابن معتز، طبقات الشعراء، به کوشش عبدالستار احمد فراج، قاهره، ۱۹۶۸م. (۸) ابن ندیم، الفهرست. (۹) حبیب ابوتمام، دیوان الحماسه، با شرح خطیب تبریزی، دمشق، مکتبة النوری. (۱۰) ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، به کوشش عبدالکریم ابراهیم عزباوی، بیروت، مؤسسة جمال للطباعه. (۱۱) علی بصری، الحماسة البصریة، به کوشش مختارالدین احمد، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. (۱۲) ابراهیم حصری، زهر الا¸داب، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۷۲ق/ ۱۹۵۳م. (۱۳) احمد خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق. (۱۴) زرکلی، اعلام. (۱۵) مسلم شیزری، جمهرةالاسلام، فرانکفورت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م. (۱۶) خلیل صفدی، الوافی بالوفیات، به کوشش ژاکلین سوبله و علی عماره، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م. (۱۷) صولی، ادب الکتّاب، به کوشش محمد بهجت اثری، قاهره، ۱۳۴۱ق. (۱۸) حاتم صالح ضامن، شعراء مقلون، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م. (۱۹) عبدالله عبدلکانی، حماسة الظرفاء، به کوشش محمد جبار معیبد، بغداد، ۱۹۷۳م. (۲۰) عمر فروخ، تاریخ الادب العربی، بیروت، ۱۹۸۵م. (۲۱) اسماعیل قالی، الامالی، به کوشش محمد عبدالجواد اصمعی، بیروت، دارالکتب العلمیه. (۲۲) محمد مرزبانی، الموشح، به کوشش محبالدین خطیب، قاهره، ۱۳۸۵ق. (۲۳) احمد مرزوقی، شرح دیوان الحماسه، به کوشش احمد امین و عبدالسلام هارون، بیروت، دارالجیل. (۲۴) عبدالسلام محمد هارون، تعلیقات بر الحیوان جاحظ، بیروت، ۱۳۸۸ق/ ۱۹۶۹م. (۲۵) GAS. ۱۰ - پانویس۱۱ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بکر بن نطاح»، شماره۴۹۸۲. ردههای این صفحه : تراجم | درگذشتگان سال 235 (قمری) | درگذشتگان سده 3 (قمری) | شاعران اهل بیت | شاعران عرب | مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی
|